loading...
آموزشی-تفریحی
sky بازدید : 132 شنبه 28 اسفند 1395 نظرات (0)

نام: شهره صالحی لرستانی

تاریخ تولد: ‎۲۶ مهر ۱۳۴۵

محل تولد:خرم آباد

تحصیلات: فوق لیسانس فیلمنامه نویسی

شهره صالحی لرستانی متولد ۱۳۴۵ خرم آباد بازیگر تئاتر و سینما و فیلمنامه نویس است.

شهره لرستانی

 خاطرات شهره لرستانی:
پدرم قاضی دادگستری و مادرم معلم بود. شاید دیدن مادری که هر روز شال و کلاه می کرد و سر کار می رفت، باعث شد تصویری که از زن در ذهن کودکانه من و خواهر بزرگم شکل گرفت، تصویر زنی شاغل باشد. اصلا فکر نمی کردیم چیزی به اسم زن خانه دار هم وجود داشته باشد.
در همان بازی های کودکانه هر کدام کاری را انتخاب کرده بودیم، انگار جنم بعضی کارها از همان زمان در خونمان بود و امواج نامرئی تقدیر ما را به سمت شان هدایت می کرد. من از پنج سالگی دوست داشتم نمایش اجرا کنم و در همان عوالم بچگی، بدون اینکه بدانم اسم این کار کارگردانی است، نمایش های کودکانه ام را خودم کارگردانی می کردم. در خانه مان پرده ای اتاق نشیمن را از پذیرایی جدا می کرد. من همه را جلوی این پرده به صف می نشاندم و با صدای بلند اعلام می کردم:ساکت باشید. کارگردان شهره اجرا می کند.
سال ۶۴ به تهران برگشتیم. من دیپلم گرفتم و بلافاصله وارد دانشگاه هنر شدم. سال عجیب و غریبی بود. من چند کار را با هم انجام دادم، تصدیق و دیپلمم را در اوج بمباران های جنگ گرفتم و در دانشگاه قبول شدم. در حالی که مردم همه در حال فرار بودند و صدای آژیر خطر تبدیل به موسیقی متن زندگی تک تک مان شده بود. طنز عجیبی بود، من زیر نور چراغ داشبورد ماشین در جاده فشم فلسفه و منطق می خواندم، در صورتی که همه چیز در دنیای اطرافم غیر منطقی بود. در همین حال و هوا شدم دانشجوی رشته کارگردانی و بازیگری دانشکده هنرهای نمایشی. در همان ترم های اول که اکثر درس هایمان عمومی بود، من غرق تئاتر شدم و ۱۷ نمایش را به کارگردانی خودم روی صحنه بردم. کم کم شروع به بازی کردم و توجه ها بیشتر به بازی ام جلب شد و پیشنهاد پشت پیشنهاد از راه رسید. با محمد رحمانیان، مهتاب نصیرپور، و خیلی های دیگر هم دوره بودیم. شروع به بازی در تلویزیون و سینما کردم، کارهایی مثل سریال «عبور به خیر» و… اما اولین کار جدی ام که خیلی دیده شد، سریال «آپارتمان» بود. اواسط دهه هفتاد بود. جنگ تمام شده ودوران اصلاحات هم رو به پایان بود و فضای جامعه داشت بازتر می شد. من هم دیگر ده سالی بود به عنوان بازیگر شناخته شده بودم.
اما آپارتمان نقطه اوج کارم بود. بعد نوبت به «امام علی(ع)» و «لیلی با من است» و… رسید تا دیگر کاملا به عنوان بازیگری جدی ثبت شوم، در حالی که همیشه ذوق و شوق کارگردانی داشتم.
 اولین خاطره ای که یادتان می آید چه خاطره ای است؟
من گم شده بودم. برای گردش و تفریح به تهران آمده بودیم. دو سالم بود. کوچه برلن و کوچه مهران دقیق یادم نیست، آن طرف ها گم شدم. یک آدامس فروش پیدایم کرد و من را بغل کرد گذاشت روی دستگاهش و گفت کدام آدامس را می خواهی. احساس خوبی داشتم. آن آدامس خوردن مفت و مجانی خیلی بهم مزه داد. با خودم می گفتم خدا کند پدر و مادرم پیدایشان نشود تا من بیشتر از این آدامس ها بخورم. تصویر آن آدامس ها و همه مهربانی آن مرد که امیدوارم هر جا که هست خوشبخت باشد از ذهنم پاک نمی شود. اما مادرم خیلی ترسیده بود و حال بدی داشت. او هنوز که هنوز است گاهی با جیغ و گریه ازخواب بیدار می شود و می گوید خواب دیدم تو گم شدی.
*  بهترین هدیه ای که در زندگی تان گرفته اید چه بوده است؟
یک دوچرخه بود. بچه بودم و آبله مرغان گرفته بودم. یک روز در همان حال مریضی پدر و مادر و خواهر و برادرم همه با هم آمدند من را بردند روی بالکن. چیزی را که می دیدم باورم نمی شد. یک دوچرخه نارنجی خیلی خوشگل بود. فوق العاده خوشحال شدم.
*  تفریح شما چیست؟
تماشای فیلم با دوستانم و سفر. من خیلی سفرهای داخلی و خارجی رفتم.

*  چه غذایی را خیلی خوب می پزید؟
تبحرم در پخت استانبولی و خورشت کرفس و خورشت بادمجان است.
شهره لرستانی فعالیت خود را در تئاتر از سال ۱۳۶۴ با عنوان کارگردانی آغاز نمود. در سال ۱۳۷۱ با بازی در فیلم نیاز به کارگردانی علیرضا داودنژاد به سینما راه یافت.
فیلم شناسی شهره لرستانی
سینما
۱۳۹۳ ایران برگر
۱۳۸۸ حلقه های ازدواج
۱۳۸۸ یک جیب پر پول
۱۳۸۷ اخراجی ها ۲
۱۳۸۶ تسویه حساب
۱۳۸۵ نصف مال من، نصف مال تو
۱۳۸۵ اخراجی ها
۱۳۸۴ زیر درخت هلو
۱۳۸۵ گیس بریده
۱۳۷۷ محبوبه
۱۳۷۴ توطئه
۱۳۷۴ لیلی با من است
۱۳۷۳ مروارید سیاه
۱۳۷۲ پناهنده
۱۳۷۱ ماموریت آقای شادی
۱۳۷۱ آذرخش
۱۳۷۱ نیاز
سریال
۱۳۶۵  اُغُر بخیر
۱۳۷۲  آپارتمان
۱۳۷۲   حماسه ایثار
۱۳۷۳  آوای فاخته
۱۳۷۵  به رنگ صدف
۱۳۷۵  امام علی
۱۳۷۶  دستی بر آتش
۱۳۸۱  مختارنامه
۱۳۸۷  سه در چهار
۱۳۸۹  دارا و ندار
۱۳۹۱  سه پنج دو
۱۳۹۱  چمدان
۱۳۹۱  کلاه پهلوی
۱۳۹۲  اولین انتخاب
sky بازدید : 85 شنبه 28 اسفند 1395 نظرات (0)

زندگینامه گلاره عباسی : گلاره عباسی بازیگر زن سینما و تلویزیون متولد تیر ماه سال ۱۳۶۲ و از دانش آموختگان کلاس‌های بازیگری امین تارخ می باشد  .

گلاره عباسی فارغ التحصیل رشته معماری از دانشکده هنر می باشد.

گلاره عباسی فعالیت خود در سینما را به طور حرفه ای در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم یک گزارش واقعی شروع کرد.

گلاره عباسی

او پس از آن در فیلمهای : اشیا از آنچه در آینه می‌بینید به شما نزدیکترند و شیار ۱۴۳ به کارگردانی نرگس آبیار شرکت نمود. آخرین فیلم سینمایی گلاره عباسی تاکنون فیلم نفس است که در سال ۱۳۹۴ ساخته شد. همچنین او در سریال برادر در سال ۱۳۹۵ نیز بازی کرده است

گلاره عباسی علاوه بر سینما نیز در چندین سریال تلویزیونی حضور داشته است که می توان به : سریال نون و ریحون,سریال حیرانی,سریال شیدایی,بچه ها نگاه میکنند,کتاب فروشی هدهد,مهرآباد,گمشده,سریال تکیه بر باد و به تازگی سریال مدینه اشاره نمود.

گلاره عباسی تاکنون ازدواج نکرده است و مجرد می باشد

لازم به ذکر است که گلاره عباسی با حضور در سریال شیدایی در تلویزیون به طور جدی شناخته شد.

فیلم شناسی گلاره عباسی

سریال های تلویزیونی گلاره عباسی

سالعنواننقششبکه
١٣٨۵ کتابفروشی هدهد   شبکه سه
١٣٨٨ در چشم باد فاطمه ایرانی شبکه یک
١٣٨٩ بچه‌ها نگاه می‌کنند شقایق شبکه دو
نون و ریحون فرشته حشمتی شبکه پنج
۱۳۹۰ شیدایی لیلا باقری شبکه سه
١٣٩١ تکیه بر باد فاطمه داوودی شبکه پنج
١٣٩٢ مهرآباد   شبکه پنج
مدینه بیتا مشفق شبکه یک
١٣٩۴ کیمیا فرزانه مشفق شبکه دو
١٣٩۵ برادر نازی کلایی شبکه دو

فیلم های گلاره عباسی

عنوانسالکارگرداننقشنوع اثرتوضیحات
نفس (فیلم) ۱۳۹۴ نرگس آبیار   سینمایی  
شیار ۱۴۳ ۱۳۹۲ نرگس آبیار   سینمایی  
مجنون لیلی ١٣٨۶     سینمایی  
اشیا از آنچه در آینه می‌بینید به شما نزدیکترند ۱۳۹۱ نرگس آبیار   سینمایی  
یک گزارش واقعی ۱۳۸۷     سینمایی  
صدای پای خدا       سینمایی  
شب سال نو       تله فیلم  
پلکان       تله فیلم  

گلاره عباسی در شبکه نمایش خانگی

سالعنواننقشتوزیع کننده
۵-١٣٩۴ شهرزاد اکرم[۸] تصویر گستر پاسارگاد

 

sky بازدید : 178 شنبه 28 اسفند 1395 نظرات (0)

بیوگرافی زهره فکور صبور

زهره فکورصبور متولد ۱ فروردین ۱۳۵۷ در تهران بازیگر سینما ، تلویزیون و تئاتر ایرانی که سال پیش با سریال دردسرهای عظیم ۲ در ماه رمضان به تلویزیون آمد و اخیرا بسیار کم کار شده است.

زهره فکور صبور

گفتگوی کوتاه با هنرمند محبوب کشورمان زهره‌ فکور صبور
بوی عطرش همه فضا را پر کرده است، همان عطر معروفی که همه بویش را با او می‌شناسند، با اینکه به گفته خودش عطر خیلی گرانی نیست اما همیشه در سر‌کارهایش از آن استفاده می‌کند. حتما متوجه نشدید، چه کسی را می‌گویم، مهمان ما کسی نیست جز زهره‌ فکور‌ صبور. بازیگر مهربان، خوش‌برخورد و بهاری سینما و تلویزیون ما.
خانم‌فکور‌صبور خودتان را برای خوانندگان ما معرفی کنید؟
زهره‌فکور‌صبور هستم متولد ۱/۱/۱۳۵۷، پدرم کرمانشاهی و مادرم هم سمنانی هستند اما خودم در تهران متولد شدم.
زهره فکور صبور از خانواده‌ خود میگوید
من در یک خانواده ۷نفر زندگی می‌کنم، ۳خواهر و ۱برادر دارم و من خودم فرزند آخر خانواده هستم و با برادرم به علت اختلاف سنی کمی که حدود ۱سال دارم رابطه بسیار نزدیک و صمیمی دارم.
خانم فکور صبور، چطور پا در عرصه بازیگری گذاشتید؟
واقعیت این است که در تمام طول زندگیم به تنها چیزی که فکر نمی‌کردم بازیگر شدن بود، سال ۱۳۷۵ که دیپلم گرفتم یکی از دوستانم که در عرصه تئاتر کودک فعالیت داشت، آن زمان نمایشی را در دست داشت  و به دنبال بازیگر برای نقش یک گل بود، به من پیشنهاد داد و من پذیرفتم. بعد از این تئاتر هم، با گروهی از دانشجویان تئاتر در نمایش‌نامه حملت نقشی ایفا کردم، بعد از این قضیه بازیگری برای من جدی‌تر شد، در حین تئاتر حملت دوستانم پیشنهاد دادند که گروهی برای تهیه دو فیلم به دنبال بازیگر هستند و من رفتم و فرم پر کردم و از آنجا بود که توانستم در فیلم باغ کوچک بی‌بی‌گل و همزمان با آن در فیلم روزگار جوانی به کارگردانی آقای شاپورقریب بازی کنم. وقتی این کارها تمام شد به کلاس بازیگری آقای سمندریان رفتم و آنجا دوره دیدم و به این شکل به این عرصه راه پیدا کردم.

مخالفتی برای بازیگر شدن شما در خانواده وجود نداشت؟
زمان بازیگر شدن من تنها کسی که با این مسئله مخالفت کرد برادرم بود و با توجه به اینکه من حدود ۱سال داشتم که پدرم فوت کرد، حرف برادرم نه تنها برای من بلکه برای تمام اعضای خانواده‌ام مورد قبول بود، اما بعد از اینکه پشتکار مرا دید و سر ضبط  کارهای من حضور پیدا می‌کرد کم کم این مسئله را پذیرفت.
دلیل کم کار شدن زهره فکور صبور در سال‌های اخیر چیست؟
در ابتدای کار و زمانی که سن و سال کمتر است، هر بازیگری دوست دارد همه نقش‌ها را تجربه کند، اما بعد از گذشت مدتی تمام نقش‌هایی که پیشنهاد می‌شود همه یکسان هستند و من این مسئله را دوست ندارم. من بعد از دلنوازان که نقش یک نابینا را داشتم و متفاوت با نقش‌هایی بود که قبلا بازی کردم، دوست دارم بازی‌هایم متفاوت باشد و نقشی را کار کنم که برای نزدیک شدن به آن کمی تحقیق کنم. البته اگر هم بخواهی منتظر نقش خاص بمانی هم خوب تبعاتی دارد که اولا باید مدت زیادی بیکار باشی و بالاخره بُعد مالی زندگی هم هست.

نگران فراموش شدن نیستید؟
واقعیتش اول خیلی نگران این موضوع نبودم و زیاد به این موضوع  فکر نمی‌کردم، اما کم کم متوجه شدم وقتی آدم زیاد کار نمی‌کند فراموش می‌شود و حتی این مسئله در بُعد کاری هم تاثیرگذار است؛ اگر فیلم‌نامه خوبی باشد که در آن نقشی بسیار مناسب با نوع بازی من هم در آن وجود داشته باشد، زمانی که من کار نمی‌کنم از یاد کارگردان‌ها هم می‌روم و این به ضرر من و هر کسی که این رویه را انتخاب کرده است و برای همین است که به تازگی خیلی روی خاص بودن نقش تمرکزنمی‌کنم و نمایش‌نامه‌ها را راحت‌تر انتخاب می‌کنم.

اندازه محبوبیت خودتان را چه مقدار می‌دانید؟
اگر بخواهم از لحاظ خودم جواب دهم از برخوردی که با مردم دارم، می‌توانم بگویم من را دوست دارند، اما من با چه تعداد آدم باید سرکار داشته باشم که بگویم از نظر همه محبوب هستم، اما خوشبختانه تا امروز با هر که برخورد داشتم برخورد مناسبی با من داشتند و دوستم دارند.
تا چه اندازه نقش‌ها در شما تاثیر دارند؟
شاید درست نباشد اما من تا مدتی بعد از بازی در یک کاراکتر خیلی با آن نزدیک هستم و با آن زندگی می‌کنم و در زندگی عادی من هم وارد می‌شود. حتی گاهی اتفاقی می‌افتد که با خودم می‌گویم مثلا کاش آن قسمت فیلم را به یک شکل دیگری بازی می‌کردم. اما به مرور از حال و هوای بازی‌هایم در می‌آیم.
چه زمانی انسان خوشبخت است؟
خوشبختی در پول، ثروت و… این‌ها نیست و من با این سوال شما یاد جمله آقای انتظامی افتادم که می‌گفتند خوشبختی در دل آدم باید باشد و وقتی دلت خوش باشد آدم خوشبختی هستی که واقعا هم درست است.
آیا شما خود را خوشبخت می‌دانید؟
خوب نمی‌توانم صددرصد جواب بدهم اما تا حدودی ولی نه خیلی زیاد خوشبخت هستم.
به عنوان یک بازیگر زن، چقدر ظاهر را در بازیگری موثر می‌دانید؟
ببینید زمانی که من شروع به کار کردم مثلا سال ۱۳۷۹ چهره و استیل خیلی زیاد موثر نبود و بیشتر مهارت بازیگری اهمیت داشت، ولی امروزه به این مسئله بیشتر بها داده می‌شود و کسانی را می‌بینم که چهره و استیل خوبی دارند اما وقتی وارد بطن بازی آن‌ها می‌شویم متوجه ضعف‌هایشان خواهی شد. به نظر من چهره و استیل بدنی برای بازیگر لازم است اما نباید از اصل بازیگری که نحوه بیان، لحن خوب و مسائلی این چنینی است غافل شد.
بنابراین حتما رژیمی هستید؟
شدیدا، من از بچگی زیاد ورزش می‌کردم و زمانی وارد بازیگری شدم، بخشی از زمان ورزش کردنم به کارم اختصاص یافت و این چنین کمی از ورزش دور شدم و این مسئله هم چاقی و اضافه وزن را همراه دارد. من رژیمی که بگویم هیچی نمی‌خورم ندارم اما خیلی رعایت می‌کنم و مسئله‌ای هم که هست من ذاتا آدم گیاه‌خواری هستم و علاقه زیادی هم به غذاهای آب‌پز و بخارپز دارم و صرفا به خاطر رژیم، تغذیه‌ام این چنینی نیست.

بیشتر بیرون غذا می‌خورید یا در خانه؟
من غذای بیرون خیلی باب میلم نیست و اگر برای تفریح بیرون بروم ترجیح می دهم به یک سینما بروم تا به یک رستوران و اگر به رستوران بروم سعی می‌کنم غذاهای خیلی سبک مانند سوپ و سالاد بخورم به جای فست‌فودها.
اهل مسافرت هستید؟
من خیلی سفر را دوست دارم ولی الان کمتر می‌روم اما ۴،۵ سال پیش اگر دو روز هم کار نداشتم به مسافرت می‌رفتم به طوری که می‌توانم بگویم سفر مرا بسیار خوشحال می‌کند می‌توانم بگویم مکانش خیلی برایم اهمیت ندارد، اما در بین شهرها مشهد، شمال و شیراز را خیلی دوست دارم و همیشه پیشنهادهای کاری شهرستان را خیلی دوست داشتم.
به نظر شما دختر دست‌پخت خوبش را از مادر به ارث می‌برد؟
دست‌پخت مادرم بسیار خوب است، گاهی به قدری هوس غذاهایش را می‌کنم که برای خوردن یک قاشق از غذاهایش سریع به آن‌جا می‌روم. شما هر اندازه که دلتان بخواهد من کارهای خانه را بسیار خوب انجام می‌دهم اما آشپزیم خوب نیست و فقط غذاهایی که دوست دارم را خوب درست می‌کنم که بیشتر هم، انواع سالادها و سوپ‌ها هستند. من عاشق بادمجان و غذاهایی که با بادمجان درست می‌‌شود هستم و هر وقت مادرم این غذاها را می‌پزد، من فورا به آن جا می‌روم.
خانم فکور صبور، رابطه دوستی‌تان با بازیگران چطور است؟
من تقریبا سعی می‌کنم با تمام بازیگران رابطه خوبی داشته باشم، ولی اخلاقی که دارم که نمی دانم خوب است یا بد، دوستان خیلی صمیمی‌ام، دوستانی هستند که از دوران بچگی با آن‌ها دوست بودم و نمی‌توانم سریع دوست صمیمی برای خودم پیدا کنم.
در کنار بازیگری چه کارهای دیگری انجام می‌دهید؟
من از بچگی عاشق خیاطی و بافتنی بودم و در چند سالی که کمتر کار می‌کردم، دوره‌های طراحی دوخت و طراحی پارچه را هم آموزش دیدم و اکنون در کنار بازیگری کارهای طراحی و دوخت انجام می‌دهم.
بهترین فیلم مورد علاقه‌ زهره فکور صبور چیست؟
کازابلانکا را همیشه دوست داشتم و بعد از این همه دیدن، باز هم برایم جذابیت دارد.

از شرایطی که اکنون در آن هستید راضی هستید؟
اگر اکنون به انتخاب خودم بود شاید بازیگری را به عنوان حرفه انتخاب نمی‌کردم، بازیگر در یک مدت زمان کوتاه درآمد و موقعیت‌های خیلی خوبی دارد و به طور کلی همه چیز بر وفق مرادش هست، اما در طرف دیگر بیکاری و بالا، پایین‌های زیاد دارد و برای من طی کردن این مسائل سخت است. اما بازیگری خاصیتی دارد که آدم را نمک‌گیر می‌کند و اگر هم بخواهی یک مدتی کنار باشی باز وسوسه کار به سراغت می‌آید.

بهترین و بدترین اخلاق زهره فکور صبور؟
بدترین اخلاقم این است که حرف مردم خیلی روی من تاثیر می‌گذارد و با یک حرف خیلی ناراحت و با یک حرف خیلی خوشحال می‌شوم و به نظرم بهترین اخلاقم این هست که خیلی سریع می‌بخشم.
حرف آخر زهره فکور صبور؟
برای تمام مخاطبانتان آرزوی خوشبختی و سلامتی را دارم.

فیلم شناسی زهره فکور صبور

سینما

  • کنسرت روی آب (۱۳۸۹)
  • دوشیزه باران (۱۳۸۶)
  • بوی گل سرخ (۱۳۸۰)

تلویزیون

  • دردسرهای عظیم ۲ (۱۳۹۴)
  • دردسرهای عظیم (۱۳۹۳) به کارگردانی برزو نیک نژاد
  • دلنوازان (۱۳۸۸ به کارگردانی حسین سهیلی‌زاده)
  • گروه هفت
  • کاشانه
  • همسفر
  • یکی‌بود یکی‌نبود
  • مسافری از هند (۱۳۸۱ به کارگردانی قاسم جعفری)
  • سه پنج دو
  • گروه ویژه
  • نیستان
  • روزهای آرزو
  • بی بی گل
  • روزگار جوانی (۱۳۷۷)
  • نرگس
  • از نفس افتاده
sky بازدید : 186 شنبه 28 اسفند 1395 نظرات (0)

بیوگرافی حامد بهداد

حامد بهداد بازیگر توانمند فیلمهای سینمایی همچون هفت دقیقه تا پاییز، بوتیک و … متولد ۲۶ آبان ۱۳۵۲ در مشهد که بواسطه رامبد جوان وارد دنیای بازیگری شد.

زندگی‌نامه حامد بهداد

حامد بهداد متولد ۲۶ آبان ماه سال ۱۳۵۲ در مشهد است اما تا اوایل جوانی در نیشابور زندگی کرده. حامد بهداد دوران کودکی و نوجوانی اش را به ترتیب در شهرهای مشهد، تهران و نیشابور زندگی کرده است و در دوران دبیرستان دوباره به همراه خانواده اش به مشهد بازگشته است. او دارای تحصیلات لیسانس بازیگری تئاتر از دانشگاه آزاد اسلامی تهران است.

حامد بهداد

حامد بهداد به واسطه رامبد جوان و پیشنهاد او به همایون اسعدیان وارد سینما شد. او برای فیلم «آخر بازی» رل خود را به بهداد داد، قبل از آن بهداد در دفتر تبلیغاتی رامبد کار می کرد و ضمن تحصیل در رشته تئاتر آچار فرانسه این دفتر تبلیغاتی بود. فردی که بیشترین تاثیر را روی زندگی حامد گذاشته سیدمحسن شهرنازدار است که حامد تمام اطلاعات شفاهی اش را با او چک می کند. حامد هرازگاهی به خراسان و سراغ او می رود، شهرنازدار روزنامه نگار بوده و در زمینه موسیقی و معماری کتاب هایی نوشته است.

حامد در دوران دانشجویی و زمانی که تئاتر می خوانده فقر شدیدی را تحمل کرده و سختی زیادی کشیده است. بهداد حدود ۲ سال پیش به کانادا رفت و قصد داشت برای تحصیل در این کشور اقامت کند اما بحث بازی در فیلم آدمکش که پیش آمد، باعث برگشت او شد. بهداد از ۹ سالگی تئاتر بازی کرده و عاشق بازیگری است. او به مارلون براند عشق می ورزد و این را مخفی هم نکرده که دوست دارد ادای او را دربیاورد. حامد گفته حتما روزی اسکار می گیرد و نوبل و اسکار برایش مهم است.

حامد بهداد از معدود بازیگران جوان سینماست که با بازی در نقش های مختلف و متنوع، قابلیت های بالایش را به اثبات رسانده است.
بهداد همان قدر که در اجرای نقش های بیرونی موفق است، توانایی بازی در نقش های درونی را هم دارد. او علاقه مند بازی در نقش جوان های عاصی است. (بوتیک، سایه آفتاب) و البته به همان اندازه در نقش های آرام و درونی (آدم، آخر بازی) شیرین و دوست داشتنی است. حامد بهداد در «روز سوم» مسیر رو به رشدی را که تا امروز طی کرده، به پختگی خاصی می رساند. نقش جذابی که او انتخاب کرده، ویژگی های بارزی برای تبدیل شدن به یک کاراکتر محبوب را در فیلم داشته. فواد، معلمی عراقی است که عاشق دختری ایرانی می شود و در جریان جنگ می کوشد دختر را نجات بدهد. در بازی بهداد، ترکیبی از عشق و خشم دیده می شود. فواد با شروع جنگ در کسوت یک نظامی، اهداف رژیم بعث را در خرمشهر دنبال می کند اما علاقه او به سمیره (باران کوثری) همچنان پابرجاست.
او همه را به چشم دشمن می بیند اما برای نجات سمیره تا پای جان می ایستد. تناقضی که در این کاراکتر وجود دارد، به آن پیچیدگی و جذابیت داده و این ویژگی در بازی درخشان حامد بهداد بیشتر متجلی شده است. بهداد با بازی در این نقش ثابت می کند قابلیت این را دارد که یک نقش دشوار و منفی به محبوبیت برسد و تماشاگر را با خود همراه کند. این اتفاقی است که درباره همه بازیگران نمی افتد و بازی در نقش های منفی و پیچیده محبوبیت شان را خدشه دار می کند.
«روز سوم» روایتی عاشقانه است که در بستر جنگ مفهوم پیدا می کند. موضوع جذاب عشق بین عراقی و ایرانی در این فیلم برای اولین بار مطرح می شود و فیلم هم به خوبی از این موضوع جذاب بهره می گیرد اما نمی توان از اهمیت کاراکتر فواد در این درام عاشقانه به راحتی چشم پوشی کرد. فواد با وجود منفی بودن به یمن بازی متفاوت و عمیق حامد بهداد، یک بدمن خبیث و کلیشه ای نیست، گویا او هم قربانی جنگ است.

مصاحبه با حامد بهداد

بازیگران زیادی هستند که وارد عرصه بازیگری شده و پس از مدتی فراموش می‌شوند، اما شما مثل این بازیگران به حاشیه رانده نشدید. به نظر شما دلیل این ماندگاری در چیست؟
حامد بهداد: ای کاش الان دوربینی اینجا بود و واکنش من نسبت به این سوال را ثبت می‌کرد! من واقعا از این اظهار نظر که سراسر لطف است، متعجب شدم. من وجه ماندگاری در خودم نمی‌بینم. امیدوارم همینطور باشد که شما می‌گویید.

وجه ماندگاری در هنر چیست؟
حامد بهداد: اگر بخواهیم از وجه ماندگاری در دیگران حرف بزنیم، مثل عباس کیارستمی، می توان گفت که برای ماندگار شدن باید نگاه عمیقی به پدیده‌های اطراف و بخصوص انسان و باز بیشتر از انسان، مفهوم پاک و زیبای زندگی داشت. هر نسلی نمایندگان خود را در ورزش، سینما، سیاست و سطوح مختلف دارد که این‌ها با هم رشد می کنند و من هم در عرصه بازیگری یکی از نمایندگان نسل خودم هستم.

در ادامه راه بازیگری به دنبال چه هستید؟
حامد بهداد: هرچه بیشتر به هنر توجه کردن و به انسان احترام گذاشتن.

منظور شما از «احترام به انسان» چیست؟
حامد بهداد: من به کیارستمی خیلی سمبلیک نگاه می‌کنم؛ فکر می‌کنم مرگ عباس کیارستمی برآیند بی‌احترامی به انسان است. به نظر من در عرصه‌های مختلف به آدمیزاد احترام گذاشته نمی‌شود. پیشنهاد من این است که به هم احترام بگذاریم و همدیگر را دوست داشته باشیم.

به نظر خودتان تا به حال به حق خود درجشنواره به عنوان مهمترین رویداد هنری رسیده‌اید؟
حامد بهداد: جشنواره همیشه با من نامهربان بوده است. منظورم افراد خاصی نیستند. علت این نامهربانی را نمیدانم، شاید از فکر خودم نشات می‌گیرد، ولی به هر دلیلی، هم خانه سینما و هم فجر با من نامهربان بودند.

اما برای فیلم «جرم» سیمرغ گرفتید. آن زمان هم جشنواره نامهربان بود؟
حامد بهداد: حتی زمانی که برای نقشم در «جرم» سیمرغ می‌گیرم، آن را هم نامهربانی می دانم؛ یعنی فیلم‌های بهتری بودند که فکر می کنم خیلی زودتر و بهتر باید برایشان سیمرغ می گرفتم و خیلی بهتر و زودتر بازیشان کرده بودم. برای مثال «روز سوم» یا «سعادت آباد» و یا خیلی فیلم‌های دیگر.

الان از این نامهربانی‌ها ناراحت نیستید؟
حامد بهداد: به هر حال ابتدای فصل جوانی رفت و زمانی که دلم می‌خواست توجه لازم را بگیرم، نگرفتم. اما به هر حال چیزی که مانده خودم هستم و این را مدیون عزیزی هستم که همیشه در زندگی‌ام دست به دامنش هستم. اگر او نبود من نمی‌دانستم که چطور می‌توانم گاهی اوقات به یک چیز کاذبی مثل خودم دل خوش کنم.

آثار سینمایی حامد بهداد

سالنام فیلمکارگرداننقشتوضیحات
۱۳۹۵ سدمعبر محسن قرایی    
۱۳۹۴ نیمه شب اتفاق افتاد تینا پاکروان    
۱۳۹۴ هفت ماهگی هاتف علیمردانی    
۱۳۹۴ هیهات هادی مقدم دوست، روح‌الله حجازی، دانش اقباشاوی، محمدهادی نائیجی    
۱۳۹۳ خانه دختر شهرام شاه‌حسینی مرتضی  
۱۳۹۳  چهارشنبه خون به پا می‌شود حماسه پارسا  
۱۳۹۲ آرایش غلیظ حمید نعمت‌الله مسعود حضور در بخش مسابقه جشنواره فجر۱۳۹۲

نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد از جشنواره سی و دوم فیلم فجر

۱۳۹۲ چرک‌نویس علی جناب حمید فراهانی شهریور ۱۳۹۳ وارد شبکه نمایش خانگی شد.
۱۳۹۲ زندگی جای دیگریست منوچهر هادی داود حضور در بخش مسابقه ایران و بین‌الملل جشنواره فجر۱۳۹۲
۱۳۹۱ چه خوبه که برگشتی داریوش مهرجویی دکتر فرزاد متین حضور در بخش مسابقه جشنواره فجر۱۳۹۱
۱۳۹۱ فرزند چهارم وحید موسائیان ابراهیم حضور در بخش مسابقه جشنواره فجر۱۳۹۱
۱۳۹۰ بی‌تابی بیتا مهرداد فرید امیر حضور در بخش خارج از مسابقه جشنواره فجر۱۳۹۰
۱۳۹۰ به فاصله یک نفس امیراحمد انصاری سیاوش مهر ۱۳۹۱ در شبکه نمایش خانگی توزیع شد.
۱۳۹۰ پله آخر علی مصفا حضور کوتاه در نقش یک بازیگر
۱۳۹۰ نارنجی پوش داریوش مهرجویی حامد آبان حضور در بخش مسابقه جشنوراه فجر۱۳۹۰
۱۳۸۹ انتهای خیابان هشتم علیرضا امینی موسی نامزد تندیس زرین بهترین بازیگر مرد پانزدهمین جشن خانه سینما
۱۳۸۹ جرم مسعود کیمیایی ناصر برنده سیمرغ بهترین بازیگر مکمل مرد بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر۱۳۸۹
۱۳۸۹ سعادت‌آباد مازیار میری محسن تنباکویی نامزد بهتیرین بازیگر نقش اول مرد در جشن منتقدان
۱۳۸۹ پرتقال خونی سیروس الوند سیاوش خدابنده حضور در بخش نوعی نگاه جشنواره فجر۱۳۸۹
۱۳۸۹ قبرستان غیرانتفاعی محسن دامادی کاپیتان
۱۳۸۸ هفت دقیقه تا پاییز علیرضا امینی فرهاد نامزد بهترین بازیگر مکمل مرد بیست و هشتمین جشنواره فیلم فجر۱۳۸۸

نامزد بهترین بازیگر نقش اصلی چهاردهمین جشن سینمای ایران۱۳۸۹

نامزد بهترین بازیگر مرد در جشن منتقدان

۱۳۸۸ لطفاً مزاحم نشوید محسن عبدالوهاب حضور در بخش مسابقه جشنواره فیلم فجر
۱۳۸۸ آدم‌کش رضا کریمی حمید زاهدی  
۱۳۸۷ بیداری فرزاد موتمن محمد حضور در جشنوراه فجر سال۱۳۹۰
۱۳۸۷ کیمیا و خاک عباس رافعی حاج محسن  
۱۳۸۷ کسی از گربه‌های ایرانی خبر نداره بهمن قبادی نادر برای این فیلم جایزه مروارید سیاه بهترین بازیگر مرد جشنواره دبی۲۰۱۰ را کسب کرد.

این فیلم به صورت غیرقانونی (زیرزمینی) در ایران تولید شد و جوایز متعددی را از جشنواره‌های بین‌المللی دریافت کرد.

۱۳۸۷ موج سوم آرش سجادی‌حسینی بابک حضور افتخاری
۱۳۸۷ مردی که گیلاس‌هایش را خورد پیمان حقانی حضور افتخاری

این فیلم پس از حضور در چند جشنواره خارجی سرانجام در ۱۵ مرداد ۱۳۹۱ وارد شبکه نمایش خانگی شد.

۱۳۸۷ محاکمه در خیابان مسعود کیمیایی حبیب  
۱۳۸۷ زندگی با چشمان بسته رسول صدرعاملی علی فخار این فیلم در اکران سانسور شد.
۱۳۸۷ دل خون محمدرضا رحمانی عماد دیپلم افتخار بهترین بازیگر مرد بیست و هفتمین دوره جشنواره فجر ۱۳۸۷
۱۳۸۷ شبانه روز کیوان علی‌محمدی و علی بنکدار سیاوش کسرایی نامزد تندیس زرین چهاردهمین جشن خانه سینما برای نقش مکمل
۱۳۸۶ دو راه حل برای یک مسئله قاسم جعفری فیلم کوتاه به سفارش یونیسف
۱۳۸۶ هر شب تنهایی رسول صدرعاملی حمید رحمانی  
۱۳۸۶ مجنون لیلی قاسم جعفری هدایت  
۱۳۸۶ تسویه‌حساب تهمینه میلانی حمید  
۱۳۸۶ رؤیای زمین مریم فخیمی این فیلم انیمیشنی شد
۱۳۸۶ دایره زنگی پریسا بخت‌آور  
۱۳۸۵ حس پنهان مصطفی رزاق‌کریمی بهرام طلوعی نامزد دریافت دوازدهمین تندیس جشن خانه سینما برای نقش مکمل مرد ۱۳۸۷
۱۳۸۵ آدم عبدالرضا کاهانی صحت محبت ۱۲ تیر ۱۳۸۹ وارد شبکه نمایش خانگی شد.
۱۳۸۵ روز سوم محمدحسین لطیفی فؤاد نامزد سیمرغ بلورین بیست و پنجمین جشنواره فجر برای نقش مکمل۱۳۸۵

نامزد تندیس زرین یازدهمین جشن خانه سینما برای نقش اصلی۱۳۸۶

برنده تنیس حافظ بهترین بازیگر جشن حافظ دنیای تصویر۱۳۸۸

۱۳۸۴ باغ فردوس، پنج بعدازظهر سیامک شایقی بهرام  
۱۳۸۴ پیشنهاد بی‌شرمانه به نقاش مرده محسن اورنگ کاوه فرزاد پخش در شبکه نمایش خانگی
۱۳۸۴ رقص با ماه عبدالرضا کاهانی هاشم این فیلم در تدوین نیمه کاره ماند
۱۳۸۴ عروس کوهستان یوسف سیدمهدوی پخش در تلویزیون
۱۳۸۳ کافه ستاره سامان مقدم خسرو نامزد تندیس زرین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از دهمین جشن خانه سینما
۱۳۸۲ این زن حرف نمی‌زند احمد امینی سروش پنجمین بازیگر نقش مکمل مرد سال به انتخاب نویسندگان و منتقدان سینمایی
۱۳۸۲ خواهرخوانده بهروز حسین‌زاده سعید (سیامک) پخش در شبکه نمایش خانگی و تلویزیون
۱۳۸۱ بوتیک حمید نعمت‌الله مهرداد نامزد تندیس زرین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از هشتمین جشن خانه سینما

دومین بازیگر نقش مکمل مرد سال به انتخاب نویسندگان و منتقدان سینمایی

۱۳۸۱ چای تلخ ناصر تقوایی تولید این فیلم نیمه کاره ماند
۱۳۷۹ آخر بازی همایون اسعدیان پویا صادقی نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد از نوزدهمین جشنواره فیلم فجر

فیلم‌های تلویزیونی

۱۳۸۱: صبح روزی که متولد شدم – (کارگردان:محمدرضا آهنج) در نقش:سعید

۱۳۸۲: شب عقرب – (کارگردان:مسعود آب پرور) در نقش:سعید

۱۳۸۲: خواهرخوانده – (کارگردان:بهروز حسین‌زاده) در نقش:سعید (سیامک)

۱۳۸۴: عروس کوهستان – (کارگردان:یوسف سید مهدی)

۱۳۸۵: تله روباه – (کارگردان:علیرضا اسحاقی) – حضور افتخاری

مجموعه‌های تلویزیونی

۱۳۷۹: همسفر ( اپیزود فردا دیر است) (کارگردان:قاسم جعفری) در نقش: سیامک

۱۳۸۳: سایه آفتاب (کارگردان:محمدرضا آهنج) (نویسنده :سید سعید رحمانی) در نقش: رضا

۱۳۸۶: یک مشت پر عقاب (کارگردان:اصغر هاشمی) در نقش: امیرحسین دانشور

۱۳۸۷: آخرین دعوت (کارگردان:حسین سهیلی‌زاده)در نقش:عماد خلیلی

۱۳۹۰: سقوط آزاد (کارگردان:علیرضا امینی) در نقش: سرگرد امیر صابری

۱۳۹۱: آسمان من (کارگردان:محمد رضا اهنج) در نقش محسن

۱۳۹۳: کیمیا (کارگردان:جواد افشار) در نقش شهید جهان آرا

۱۳۹۴: دندون طلادندون طلا (کارگردان:داوود میرباقری) (پخش در شبکه خانگی)

نامزد جوایز

نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد از نوزدهمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم «آخر بازی» – ۱۳۷۹

پنجمین بازیگر نقش مکمل مرد سال به انتخاب نویسندگان و منتقدان سینمایی برای بازی در فیلم «این زن حرف نمی‌زند» – ۱۳۸۲

نامزد تندیس زرین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از هشتمین جشن خانه سینما برای بازی در فیلم «بوتیک» – ۱۳۸۳

دومین بازیگر نقش مکمل مرد سال به انتخاب نویسندگان و منتقدان سینمایی برای بازی در فیلم «بوتیک» – ۱۳۸۳

نامزد تندیس زرین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از دهمین جشن خانه سینما برای بازی در فیلم «کافه ستاره» – ۱۳۸۵

نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از بیست و پنجمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم «روز سوم» – ۱۳۸۵

نامزد تندیس زرین بهترین بازیگر نقش اول مرد از یازدهمین جشن خانه سینما برای فیلم«روز سوم» -۱۳۸۶

نامزد تندیس زرین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از دوازدهمین جشن خانه سینما برای فیلم «حس پنهان» -۱۳۸۷

نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از بیست و هشتمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم «هفت دقیقه تا پاییز» – ۱۳۸۸

نامزد تندیس زرین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از چهاردهمین جشن خانه سینما برای فیلم «شبانه روز» -۱۳۸۹

نامزد تندیس زرین بهترین بازیگر نقش اصلی مرد از چهاردهمین جشن خانه سینما برای فیلم «هفت دقیقه تا پاییز» -۱۳۸۹

نامزد جایزه بهترین بازیگر مرد از جشن منتقدان برای بازی در فیلم «هفت دقیقه تا پاییز» – ۱۳۸۹

نامزد بهترین بازیگر نقش اول مرد در پنجمین جشن منتقدان برای بازی در فیلم «سعادت آباد»- ۱۳۹۰

نامزد تندیس بهترین بازیگر مرد در دوازدهمین جشنواره حافظ برای فیلم «هفت دقیقه تا پاییز» – ۱۳۹۰

نامزد تندیس زرین بهترین بازیگر مکمل مرد از پانزدهمین جشن خانه سینمای ایران برای فیلم «انتهای خیابان هشتم» – ۱۳۹۰

نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد از سی و دومین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم «آرایش غلیظ» -۱۳۹۲

جوایز

دیپلم افتخار و جایزه نقدی بخش ویدئو سینما و نگاه نو برای بازی در دلخون از بیست و هفتمین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر برای فیلم «دلخون» -۱۳۸۷

بهترین بازیگر نقش اول مرد در جشنواره فیلم ابوظبی برای فیلم کسی از گربه‌های ایرانی خبر نداره – ۱۳۸۸ (او در اختتامیه این مراسم حضور نداشت و به خاطر بازی در فیلم «آدم‌کش» در تهران بود. بهداد بخشی از جایزه نقدی خود را به نخستین جشنواره فیلم‌های کوتاه ایرانی در کانادا تقدیم کرد. وی یکی از داوران جشنواره فیلم کوتاه کانادا بود)

برندهٔ تندیس بهترین بازیگر مرد جشنواره حافظ (دنیای تصویر) برای فیلم «روز سوم» – ۱۳۸۸

برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از بیست نهمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم«جرم» -۱۳۸۹

برنده چهره سال بازیگری جشن یک سالگی مجله رونا – ۱۳۸۹

برنده جایزه بهترین بازیگر مرد در اولین دوره جشن ستارگان مجله اتفاق نو برای فیلم«جرم» – ۱۳۹۰

sky بازدید : 119 شنبه 28 اسفند 1395 نظرات (0)

زندگینامه روناک یونسی

روناک یونسی دی‌ ماه سال ۱۳۵۹ در تهران به دنیا آمد ، او دوران دبیرستان را در رشته گرافیک گذراند و لیسانس طراحی صنعتی از دانشکده هنر و معماری دارد. مثل همه دخترهای ایرانی، عاشق خانواده‌اش است و عاشقانه به پدر و مادرش عشق می‌ورزد ، می‌گوید : موفقیت‌هایم را مدیون راهنمایی‌های درست پدرم هستم.

روناک یونسی

مادر روناک ، فرهنگی است و مدیر دبیرستان دخترانه می‌باشد ، خانواده یونسی چهار فرزند دختر دارند، که روناک فرزند اول این خانواده است، او سه خواهر کوچکتر از خودش دارد که همگی آنان تحصیلات دانشگاهی دارند.

 

ازدواج روناک یونسی

روناک یونسی سال ٩١ با محسن میری، یکی از مدل‌های ایرانی، ازدواج کرد و دارای یک پسر به نام مهرسام می باشد. وی در این مورد گفته است: ما در سریال «سقوط آزاد» با یکدیگر همکاری داشتیم که همانجا با هم آشنا شدیم. این آشنایی تبدیل به آشنایی خانوادگی و در نهایت ازدواج ما شد.

روناک یونسی و همسرش

حقایقی درباره زندگی روناک یونسی

خاطرات زیادی از دوران کودکی خود ندارد ، به جز اینکه بسیار شیطون بوده و خرابکاری زیاد می‌کرده ، اما از آنجا که مادرش شاغل بود ، مراقبت از خواهرانش را همیشه برعهده داشته به همین دلیل از کودکی شخصیت استقلال‌طلبی در او به خوبی نمایان بوده ضمن اینکه خانه‌داری را از همان روزهای نوجوانی به خوبی فرا گرفته است.

او با اینکه شیطون و پر شر و شور بوده اما بچه درسخوانی هم بود. معمولا بابت یک موضوع، جلوی دفتر دبیرستان می‌ایستاد، اما چون شاگرد زرنگ بوده ، از خطایش چشم‌پوشی می‌کردند. می‌گوید : به خاطر تقلبی که در امتحان به دوستم رسانده بودم ، سه روز اخراج شدم و نمره‌ام صفر شد.

روناک یونسی

به محض اینکه دیپلمش را گرفت، وارد دانشگاه نشد، بلکه وقفه‌ای در آن به وجود آمد، چرا که در مدرسه به تدریس نقاشی و خطاطی می‌پرداخت تا اینکه سرانجام تصمیم گرفت دانشجو شود و در رشته مهندسی طراحی صنعتی پذیرفته شد.

هنر را کماکان دنبال می‌کرد ، فیلم می‌دید ، تلویزیون تماشا می‌کرد تا اینکه یک روز یکی از دوستانش که از علاقه او به هنر آگاه بود ، به او پیشنهاد کرد که برای بازی در یک فیلم سینمایی تست بدهد و ابتدا عکسش را به گروه سازنده نشان بدهد ، اما او نسبت به این کار بی‌میل بود و ناامید.

تصور نمی‌کردم ، اتفاقی بیفتد ، اما برخلاف انتظار ، فردای همان روز تماس گرفتند و از من دعوت کردند که به دفتر فیلمسازی بروم ، آنجا بود که برای اولین بار قاسم جعفری را دیدم.او به آنجا رفت و به دورخوانی مشغول شد در پایان دورخوانی گروهی ، همان روز انتخاب شد ، برایش باورکردنی نبود ، مراحل پیش تولید به سرعت سپری شد و او حالا می‌دانست که باید در فیلم گرگ و میش به کارگردانی قاسم جعفری بازی کند.

روناک یونسی

این اولین تجربه هنری او بود. تجربه‌ای که خیلی غیرمنتظره پیش آمد بازی در یک فیلم سینمایی ساخته یک کارگردان مطرح آن هم در نقش اصلی. نکته مهم در مورد این بازیگر بااستعداد این است که تحصیلات و آموزش بازیگری ندارد، اما بازیگری را به صورت تجربی آموخته و حتی به کلاس‌های بازیگری هم نرفته است

اما سعی کرده در کار همیشه با چشمانی باز و گوش‌هایی شنوا، عمل کند و از تجارب پیشکسوت‌ها بهره بگیرد. همین امر باعث شد تا در سریال رستگاران، برای حضور در نقش خجسته، انتخاب اول باشد

روناک یونسی پس از حضور در فیلم سینمایی گرگ و میش در چند فیلم تلویزیونی هم بازی کرد، تا اینکه رسید به سریال گل‌های گرمسیری که در نقش مرضیه ایفای نقش کرد، در آن سریال هم او مقابل آتیلا پسیانی بازی کرد

پسیانی در آن مجموعه در نقش پدر شوهرش را بازی کرد، بازی خوب او باعث شد تا نگاه‌ها به سمت او معطوف شود تا جایی که «یونسی» هم‌اکنون، بازیگری را مهم‌ترین دغدغه‌اش می‌داند. او تشنه تجربه کردن نقش‌های متفاوت است و دوست دارد با کارگردان‌های مختلف همکاری کند و به دانسته‌های خود بیفزاید.

اسامی فیلم های روناک یونسی

او اخیرا در سریال آسپرین بازی کرده که این سریال برای پخش در شبکه نمایش خانگی آماده شده است.

فیلم سینمایی

روز روشن (۱۳۹۱)

عقاب صحرا (۱۳۹۱)

کوچه ملی (۱۳۸۹)

به هدف شلیک کن (۱۳۸۷)

منفی هجده (۱۳۸۶)

ارتفاع ۶/۴۵ (۱۳۸۵)

گرگ و میش (۱۳۸۵)

مجموعه تلویزیونی

آخرین بازی (۱۳۹۳)

 سقوط آزاد (۱۳۹۰)

 رستگاران (مجموعه تلویزیونی) (۱۳۸۸)

 موج و صخره (۱۳۹۰)

 آخرین بازی

تعداد صفحات : 5

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 4375
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 87
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 382
  • آی پی دیروز : 109
  • بازدید امروز : 3,081
  • باردید دیروز : 264
  • گوگل امروز : 4
  • گوگل دیروز : 7
  • بازدید هفته : 4,965
  • بازدید ماه : 4,965
  • بازدید سال : 71,331
  • بازدید کلی : 1,795,921